انتقاد از ۲ قسمت پایانی «پایتخت»/ از پیامهای گل درشت تا طنز بیمزه
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۰۳۶۶۰
دو قسمت پایانی پایتخت۶ روز بیست و نهم و سیام اسفندماه روانه آنتن شبکه یک شد و واکنشهای زیادی را برانگیخت. کامنتها و پیامهایی که کاربران اینستاگرام در صفحه شخصی محسن تنابنده، نویسنده سریال گذاشته بودند، نشان میداد که این دو قسمت در جلب نظر مخاطبان موفق عمل نکرده است.
دادگاهی شدن نقی یک گره غیرمنطقی بود
سحر عصر آزاد، منتقد سینما و تلویزیون درباره کیفیت دو قسمت آخر سریال پایتخت۶ توضیح داد: این دو قسمت اصلا نتوانست نظر من را جلب کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: اگر بخواهیم به عنوان دو قسمت مجزا به دنباله پایتخت۶ نگاه کنیم، باز هم نتوانست داشتهها و کاشتههای این شخصیتها را ادامه بدهد. تلاش شده بود قصهها با ورود ماجرای کرونا بهروز بشود. برای دادگاهی شدن نقی معمولی هم یک گره خیلی غیر منطقی ایجاد کرده بودند که اصلا مطابق با چیزی که از شخصیتها میشناختیم نبود. صمیمیت و جذابیتی که در شخصیتها وجود داشت در این دو قسمت به مخاطب منتقل نشد.
پیامها گلدرشت بود
عصر آزاد پیامهای دو قسمت آخر را «بسیار مشخص و گلدرشت» دانست و تاکید کرد: نویسندگان میخواستند همه آن چیزی را که در ذهن داشتند به شکل تحمیلی به داستان تزریق کنند.
به گفته این منتقد سینما و تلویزیون، سازندگان برای ساخت ادامه کار هیچ عجلهای نداشتند و فرصت داشتند که این دو قسمت را جذاب بسازند.
وی افزود: فیلمنامه دنباله پایتخت۶ خیلی ساده انگارانه است و در آن از وسواس و دقت نظر سری های قبلی اثری نیست. انگار خواستند در دو قسمت یک قصهای بگویند که در آن هم کرونا باشد و هم پیام داشته باشد.
طنز سریال بامزه نبود
عصر آزاد با بیان این که شوخی و طنزی که وارد این کار شده بود اصلا دلنشین نبود عنوان کرد: نه طنز سریال بامزه بود و نه توانسته بود از کاشته های طنز سریهای قبل استفاده درستی بکند. امتیاز سریال این بود که میتوانست مخاطب را با شخصیت های آشنا و دوست داشتنی همراه کند. باید هنر و ظرافت و هوشمندی بیشتری به خرج می دادند تا این دو قسمت مخاطب پسندتر باشد. این بازیگران نشان دادهاند که توانایی دارند. کارگردانی سیروس مقدم هم ثابت شده است. نمی دانم چرا فیلمنامه قوام پیدا نکرده و درامش ساده انگارانه و طنزش سطی و شعاری بود.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران با تاکید بر این که جای خالی زندهیاد خشایار الوند به عنوان نویسنده احساس میشد گفت: نویسندگان پیشتر یک موضوع سفارشی مثل مواجهه با داعش را تبدیل به یکی از فصل های جذاب پایتخت کردند. ولی وسواس و دقت نظر و ظرافتی که در پرداخت داستانهای قبلی وجود داشت، این دفعه دیده نمیشد.
این منتقد سینما و تلویزیون درباره دلایل ساخته شدن دنباله پایتخت۶ اظهار داشت: نمیدانم چه لزومی داشت این دو قسمت را بسازند. وقتی در ماه اسفند تکرار فصل۶ سریال را پخش میکنند، مخاطب انتظار دارد ادامه آن داستان را ببیند. ولی خودشان این قرار را بر هم زدند. چون داستان را در زمان یک سال بعد دنبال کردند. اصلا نمیشود گفت این دو قسمت ادامه فصل ۶ است. شاید میخواستند به خاطر این دو قسمت بودجهای از سازمان صداوسیما بگیرند. به هر حال این دو قسمت به هیچ وجه کیفیت و جذابیت قسمتهای قبلی را نداشت و نتوانست انتظار مخاطب را برآورده کند.
منبع: ایرنامنبع: ساعت24
کلیدواژه: دو قسمت شخصیت ها پیام ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۰۳۶۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن میشود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
بخشی از کیفیت متوسط نون خ در فصل پنجم فدای شعارهای گنجانده شده در فیلمنامه شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی را قربانی شعار میکند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- دنبالهسازی سریالهای موفق به تاسی از فصلبندی مجموعههای غربی، در چند سال اخیر، در سیما و شبکه نمایش خانگی باب شده است. برخلاف مجموعههای غربی که فصل سوم یک سریال با کیفیتتر از فصل اول آن است، مهمترین ویژگی ساخت سریالهای چند فصلی در ایران این است که با افزایش فصلها با یک ریزش مخاطب و افت کیفی و دراماتیک مواجه خواهیم بود.
دنباله سازی در حوزه سریال، در دورهای که تلویزیون مخاطب استانداردی داشت، تبدیل به رویه شد. با ریزش مخاطبان جعبه جادو در سالهای اخیر، ساخت سریالهای چند فصلی مجموعههایی نظیر زیرخاکی و نون خ به نتایج معکوسی منجر شد.
دست کم در دوسال گذشته هیچ کدام از مجموعههای سیما بازتابی اجتماعی و رسانهای میان مخاطبانش نداشته (نمود مرجع شبکههای اجتماعی است) و پخش متوالی دو سریال «زیرخاکی» و «نون خ» آخرین تیرهایی بود که در خشاب جعبه جادو قرار گرفت، اما شلیک این دو سریال به صورت متناوب نشان داد که هر دو سریال آثار مشقی و شکست خورده هستند. این شکستهای متوالی باید مورد توجه تصمیمسازان قرار گیرد و این مهم برایشان آشکار شود که حتی ساخت احتمالی پایتخت با انواع خبرسازی در جذب مخاطب تاثیری نخواهد داشت.
با تقارن نوروز و ماه مبارک رمضان، سیمای ملی تلاش کرد با ادامه مجموعههایی که دستاوردهای ظاهری آنان به قبل از دوران تحول بازمیگردد، فاصله خود را با مخاطبان کمتر کند.
بر اساس این سیاست فصل چهارم «زیرخاکی» روی آنتن رفت و نکته جالب اینجاست که همزمان با پخش این مجموعه برنامه گفتوگو محور «زندگی پس از زندگی» بر اساس نظرسنجیهای منتشر شده از مخاطبان بیشتری برخودار بود.
همین سنجش آمار رسمی که توسط سازمان صدا و سیما منتشر شده نشان میدهد، پروژه افزایش فصول سریالها در شرایط کنونی، یک پروژه شکست خورده است.این سریال برخلاف فصلهای قبلی با واکنش مثبت چندانی از سوی رسانه و واکنش درخوری در بین مردم و فضای مجازی مواجه نشد.
با این حال انتظار میرفت این شکست، با پخش سریال نونخ جبران شود که عملا «نون خ» کیفیت کمتری نسبت به فصل چهارم زیر خاکی داشت .
در فصل پنجم «نون خ» دیگر ظرافتهای گذشته در شخصیت پردازی مشهود نبود. نویسنده در نگارش فیلمنامه دچار یک سردرگمی محسوس بود و نتوانست همچون فصل اول و دوم روایتی پیوسته خلق کند.
فصل پنجم نون خ از فصل سوم آن ضعیفتر بود، چون سازندگان تصمیم داشتند، موقعیتی مشابه پایتخت 3 را در قالب سریال دیگری خلق کنند. به این ترتیب نون خ هویت مستقل خود را از دست داد و عملا از حیث دراماتیک به قهقرا رفت. عدم نبود یک قصه یکپارچه با برجسته شدن تیپ های تکراری سریال و کنایهها و شوخیهای بارها تکرار شده، به ساختار این مجموعه لطمات فراوانی زد.
تیپهایی نظیر ادریس (سیروس سپهری)، روناک (با بازی صهبا شرافتی)، عمو کاووس (با بازی ماشاالله وروایی)، سلمان (با ایفای نقش کاظم نوربخش) و روژان (با بازی هدیه بازوند) هم کارکرد کلیشهای در فصل پنجم سریال داشتند.
محمود گبرلو منتقد سینما و مجری سابق برنامه هفت درباره اشکالات اشاره شده در صفحه اینستاگرام خود نوشت : چون مخاطب با نونخ از سال های گذشته ارتباط برقرار کرده، قصه را بیشتر به خاطر شخصیتها دنبال می کند. گرههای متعدد برای کشش بیشتر فیلمنامه باید وجود داشته باشد تا تماشاگر برای دنبال کردن قصه انگیزه پیدا کند. ولی گرههای فصل ۵ سطحی و دم دستی هستند.
در فصل پنجم ازدواج سلمان و شیرین، میتوانست یک اتفاق ویژه جذاب در متن سریال باشد اما مشخص نیست چرا این رویداد به خرده روایت جذابی تبدیل نشد. تنها عنصر جذابیت سریال در فصلهای متوالی این مجموعه تعارض و تقابل میان این دو شخصیت بود و ازدواج آنان منجر به از میان رفتن یکی از مایههای اصلی دراماتیک سریال شد.
قصد سازندگان بر اساس شعارهای تحول گرایان این بود که یک ایران زیبا را به تصویر بکشند اما به محض اینکه جهت سریال مسیر کرمان را با گرافیک خاصی به تصویر کشید، مسافران همران نورالدین خانزاده سروکارشان به یک طبیب معتاد به تریاک افتاد.
هر چند نمایش این وضعیت و کاراکتر طبیب، توام با کمی پردهپوشی بود، اما این بخش از سریال با اشاره به کرمان و نشان دادن یک پزشک معتاد توهینی زیرپوستی محسوب میشود.
در بخشی دیگر روایت سریال وارد شهر چابهار شد و در متن سریال تصویری وارونه از اقوام ساکن در این استان را به نمایش گذاشت. این بخش از سریال با اعتراض شدید مردم سیستان و بلوچستان در فضای مجازی مواجه شد، تا افتتاحیه رسانه ملی در سال 1403 با حاشیههایی مواجه شود.
کیفیت فصل پنجم این سریال از تمامی فصلهای آن پایینتر بود و ساختار شعار زده سریال، پس از نجات کولبران نشان میداد که سازندگان سعی کردهاند برای خوشایند تحولخواهان در سیما سریالی را تولید کنند تا حجم بالایی از شعار در متن آن در قالب مونولوگ نمود داشته باشد. بخشی از کیفیت متوسط نون خ فدای همین شعارها شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی، قربانی شعار میشود.